مهمترین نکته در مسئله تربیت کودک، هماهنگی والدین و مشورت آنها با هم برای تربیت یکسان است.
 

مقدمه

در تمام جوامع، نقش مادر در تربیت فرزندان بسیار حساس و مهم در نظر گرفته می‌شود. مادر مانند قلب و پدر مغز یک خانه می‌باشد، هماهنگی این دو عضو برای داشتن یک خانه و خانواده سالم لازم است. مغز اطلاعات را از قلب دریافت و آن را به بقیه بدن منتقل می‌کند. مرگ قلب و مرگ مغز هر کدام می‌تواند یک خانواده را به طور کامل از بین ببرد. با مرگ مغز، قلب همچنان کار می‌کند و وظایف خود را انجام می‌دهد اما با مرگ قلب، مغز هم می‌میرد. با این تمثیل نقش اساسی مادر در خانواده روشن می‌شود. در این مطلب به طور کامل درباره نقش مادر در تربیت و وظایف اساسی او در این مسیر صحبت کرده ایم.
 

تربیت کننده اصلی

همانطور که گفته شد، با مادر شدن نقش تربیت کننده اصلی نیز به زن داده می‌شود. در یک شرایط مطلوب مادر نقش مربی و آموزش دهنده اصلی را ایفا می‌کند و پدر به عنوان همراه به کمک مادر آمده و سعی می‌کند روشی که باهم توافق کرده‌اند را انجام دهد. مادر از تمام زیر و بم فرزندش خبر دارد و اگر پدر در مسائل مهم تربیتی مثل ارزش‌های اخلاقی، رفتاری، تحصیلی، تنها نظر خود را اعمال کند معمولا نتیجه مثبتی حاصل نمی‌شود. بهتر است پدران در زمینه‌های ورزشی، فکری و تجربه‌های خارج از منزل با کودک همراه شوند تا مادر بتواند راحت‌تر آموزش‌های لازم را به کودک بدهد.

بر اساس تحقیقات، حضور پدر در آموزش‌های شخصی مثل مراقبت‌های روزانه و بهداشتی مثل نظم، توالت، مسواک و تغذیه، باعث اختلاف نظر بین والدین شده و ممکن است منجر به جر و بحث‌هایی شود که کودک در آن خود را مقصر دانسته و روی او تاثیر منفی می‌گذارد. بسیار مهم است که والدین، بخصوص مادر، پیش از تصمیم برای بارداری، مشاوره‌های قبل از بارداری و تربیت فرزند را دریافت کرده باشند و نقش پدر در تربیت فرزندان و دیگر بخش‌های تربیتی مشخص شده باشد.
 

چهار نقش مادر در تربیت فرزندان

جایگاه مادران در ساختار یک جامعه بسیار حیاتی است، به این حد که میزان پیشرفت یا شکست یک جامعه را می‌توان ناشی از تربیت صحیح یا غلط مادران و به طور کلی والدین دانست. مادر شدن 5 نقش اساسی را برای او ایجاد می کند که در ادامه شرح داده ایم.
 
1 – مادر، قلب خانه
از دیرباز شوهر را به عنوان مغز و زن را قلب ازدواج می‌دانند. ارتباط قلب و مغز دائمی است و هیچکدام بدون دیگری کارآیی مفیدی ندارند، اما مادر شریان اصلی حیات یک خانواده است و سیگنال‌های حیاتی را پیوسته به شوهر ارسال کرده و مرد آن را به سراسر خانواده ارسال می‌کند. بنابراین لازم است که مادر و پدر در تمام زمینه‌ها با هم مشورت کنند و تصمیمات عاقلانه ای بگیرند.
 
2 – مادر، چراغ یادگیری است
مادر با شناخت کافی از فرزند، می‌داند که چه ویژگی‌های شخصیتی، مطالعات علمی و مهارت‌های عملی را در فرزندش رشد دهد. او می‌تواند این مسائل را به همسرش گوشزد کرده و بهترین راه را برای پیشرفت فرزند انتخاب کنند.
 
3 – مادر یادگیرنده و معلم است
مادران همزمان با اینکه معلم فرزندشان هستند، کسانی هستند که باید مثل دانش آموزی مشتاق کنار دختر و پسرشان باشند و حتی از ایده‌ها و نظرات آنها استفاده کرده و یاد بگیرند. این مسئله کودکان را تشویق می‌کند که خود و استعدادهایشان را پرورش داده و بتوانند فرد مفیدی باشند. همچنین مادر باید فرزند بزرگتر را برای آموزش دادن به فرزند کوچکتر تشویق کرده و مهارت‌های معلمی را در فرزند بزرگتر ایجاد کند.
 
4 – مادر، هماهنگ کننده مسئولیت ها
سوال اصلی مادران این است که چگونه می‌توانم هم فرزندم را آموزش دهم و هم کارهای خودم را انجام دهم؟ بهترین راه، این است که با خلاقیت، کاری کنید که کودک از آموزش‌هایی که به او میدهید لذت ببرد و در حین تفریح، یاد هم بگیرد، نه اینکه آموزش‌ها شبیه یک کلاس درس خشک و سرشار از نصیحت و انتقاد باشد.
مثلا شستن ظرف‌ها را می‌توان به جای وظیفه، نشانه‌ی قدردانی از کسی که غذا درست کرده تعبیر کرد. مادر عاقل و هوشیار می‌داند که زندگی فصل‌های مختلفی دارد و با سرمایه گذاری روی فرزند و تربیت درست او، در آینده از مزایای داشتن یک فرزند با شخصیت، مهربان، سالم و متعهد بهره مند می‌شود.
 

تقسیم وظایف برای تربیت کودک

تربیت کودک شاید مهم‌ترین و سخت‌ترین کاری باشد که کسی در زندگی انجام می‌دهد. والدین هردو به یک اندازه در تربیت کودک نقش دارند، برخی از ویژگی‌ها و رفتارها از مادر و برخی از پدر به کودک منتقل می‌شود. مهمترین نکته در مسئله تربیت کودک، هماهنگی والدین و مشورت آنها با هم برای تربیت یکسان است.
به این معنا که والدین نباید در مورد هیچ مسئله تربیتی با هم تفاوت نظر داشته باشند، زیرا کودک دچار تربیت دوگانه شده و نمی‌تواند درست و غلط را تشخیص دهد. این مورد خصوصا در مسئله انضباط، قانونمداری و پذیرش حد و مرزها نمود پیدا می‌کند و تفاوت دیدگاه والدین در این مسائل، باعث گرایش یکسویه کودک به سمت یکی از والدین و به تبع آن مشکلات تعارضی پیدا می‌کند. لجبازی در زندگی زناشویی باعث مختل شدن تربیت فرزندان می‌شود. پس سبک فرزندپروری خود را با همسرتان تطبیق دهید.
 

چرا کودک پدر را بیشتر دوست دارد؟

مادر به دلیل ارتباط بیشتر با فرزند و نزدیکی عاطفی با او، همچنین احساس مسئولیت و دلسوزی بیشتر مادر برای فرزند، معمولا وظیفه اصلی تربیت فرزند را بر عهده دارد. مردان به دلیل حضور کمتر در منزل معمولا ارتباط دوستانه تری با فرزندان دارند، فرزندان نیز احتمالا بودن با آن‌ها را ترجیح می‌دهند. این مسئله به این خاطر است که مادران، به عنوان تربیت کننده کودک، معمولا امر و نهی بیشتری به کودک می‌کنند و بیشتر کودک را دعوا یا نصیحت می‌کنند، همین مسئله باعث می‌شود که کودکان بیشتر به پدر نزدیک شوند. با یک مشاوره کودک در ارتباط باشید تا بتوانید بهترین روش‌های تربیت فرزندان اتخاذ کنید.

منبع: هنر زندگی